جریان ﻧﻘﺪی ﺷﺮﻛﺖ بعد از ﻛﺴﺮ بازپرداخت بدهیها محاسبه میشوند
ارزش داراییها به ﻣﻴﺰان ﻇﺮﻓﻴﺖ اﻳﺠﺎد جریان ﻧﻘﺪی بستگی دارد. زمان ارزﺷﻴﺎبی ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎﻳﺪ جریانهای ﻧﻘﺪی را بعد از ﻛﺴﺮ ﻣﺎﻟﻴﺎت و قبل از ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪهی و سرمایه گذاریهای ﻻزم ﺑﺮای رﺷﺪ در آﻳﻨﺪه ﺑﺮآورد ﻛﺮد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ در ارزﺷﻴﺎبی ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم، جریانهای ﻧﻘﺪی ﺷﺮﻛﺖ بعد از ﻛﺴﺮ بازپرداخت بدهیها محاسبه میشوند.
جریان نقدی
به تفاوت بین جریانهای نقدی ورودی و خروجی، جریان نقدی گفته میشود. جریان نقدی یک شرکت ممکن است مثبت یا منفی باشد. مثبت بودن جریان نقدی الزاما به معنی سود آور بودن شرکت نیست و در مواقعی ممکن است جریان نقدی به علت خرید تجهیزات جدید منفی شود یا با وجود اینکه جریان نقدی خروجی از ورودی بیشتر است اما شرکت دارایی ارزشمندی به دست آورده که ممکن است به افزایش سودآوری آن کمک نماید.
ﺳﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺻلی ﺑﺮای ﺗﺨﻤﻴﻦ جریانهای ﻧﻘﺪی طی میشود. در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول ﺳﻮد ﻧﺎشی از سرمایهگذاریهای ﻣﻮﺟﻮد ﺗﺨﻤﻴﻦ زده میشود. سپس در ﻣﺮﺣﻠﻪ دوم درآﻣﺪﻫای ﻣﺸﻤﻮل ﻣﺎﻟﻴﺎت ﺷﻨﺎﺳﺎیی و ﻣﺎﻟﻴﺎت ﭘﺮداﺧتی ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ میشود و در مرحله آﺧﺮ ﻧﻴﺰ سرمایه گذاری مورد نیاز ﺑﺮای رﺷﺪ آﻳﻨﺪه ﺑﺮآورد میشود.
حتما بخوانید: الگوی تحلیل تکنیکال مرد دارآویز و الگوی چکش
ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت
ﺑﺮآورد ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت بستگی به نظام ﻣﺎﻟﻴﺎتی و ﻗﻮاﻧﻴنی دارد ﻛـﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﺎﻟﻴﺎت ﻣﻀﺎﻋﻒ ﻳﺎ تخفیفهای ﻣﺎﻟﻴﺎتی میشود. ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت را میتوان از صورتهای ﻣﺎلی ﺷﺮﻛﺖ براساس ﻣﻌﺎدﻟﻪ زﻳﺮ به دست آورد:
درآﻣﺪﻫﺎی ﻣﺸﻤﻮل ﻣﺎﻟﻴﺎت/ ﻣﺎﻟﻴﺎت ﭘﺮداﺧتی = ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت مؤثر
در ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺸﻮرﻫﺎ ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت مؤثر ﺑﺎ ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت ﻧﻬﺎیی ﺗﻔﺎوت دارد. ﺑﺴﻴﺎری از تحلیلگران ﺑﺮای ارزﺷﻴﺎبی ﺳﻬﺎم از ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت ﻧﻬﺎیی اﺳﺘﻔﺎده میکنند. ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎت ﻧﻬﺎیی ﺑﻪ ﻧﺮخ ﻣﺎﻟﻴﺎتی ﮔﻔﺘﻪ میشود ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ آﺧﺮﻳﻦ ﻣﺒﻠﻎ ریالی درآﻣﺪﻫﺎﻳﺶ میپردازد.
سرمایه گذاری مورد نیاز
جریانهای ﻧﻘﺪي ﺷﺮﻛﺖ بعد از ﻛﺴﺮ سرمایه گذاری ﻣﺠﺪد مورد نیاز ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ میشوند. سرمایهگذاریهای ﻣﺠﺪد مورد نیاز را میتوان ﺑـﻪ دو ﮔﺮوه ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮد: ﮔﺮوه اول ﺧﺎﻟﺺ ﻣﺨﺎرج سرمایهای (ﺧﺮﻳﺪ داراﻳﻲ ﺛﺎﺑﺖ) ﻳﺎ هرگونه دارایی ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ میافزاید و از ﺗﻔﺎوت ﻛﻞ ﻣﺨﺎرج سرمایهای (ﺧﺮﻳﺪ دارایی ﺛﺎﺑﺖ) و اﺳﺘﻬﻼك به دست میآید. گروه دوم سرمایه در گردش غیر نقدی است.
ﺧﺎﻟﺺ ﻣﺨﺎرج سرمایهای (ﺧﺮﻳﺪ داراﻳﻲ ﺛﺎﺑﺖ)
ﺑﺮای ﺑﺮآورد ﻣﺨﺎرج سرمایهای (ﺧﺮﻳﺪ داراﻳﻲ ﺛﺎﺑﺖ) ﻣﻌﻤﻮﻻً اﺳﺘﻬﻼك را از ﺑﻬﺎی ﺧﺮﻳﺪ ﻛﺴﺮ میکنیم. استهلاک ﻳﻚ ﺟﺮﻳﺎن ورودی ﻣﺜﺒﺖ اﺳﺖ، زﻳﺮا هزینهای ﺷﻨﺎﺳﺎیی میشود ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﺎﻟﻴﺎت میشود. ﻣﻌﻤﻮﻻً اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺘﻬﻼك و ﺑﻬﺎی ﺧﺮﻳﺪ داراﻳﻲ ﺛﺎﺑﺖ بهراحتی در آﺧﺮﻳﻦ صورتهای ﻣﺎلی ﺷﺮﻛﺖ اﻓﺸﺎ میشود، اما پیشبینی بهای خرید دارایی ثابت پیچیده است.
حتما بخوانید: آشنایی با اجزای اندیکاتور ایچیموکو
سرمایه در گردش
دوﻣﻴﻦ ﻋﻨﺼﺮ سرمایهگذاری ﻣﺠﺪد، وﺟﻮهی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در گردش مورد نیاز اﺳﺘﻔﺎده میشود. اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ارﺗﺒﺎط عمیقی با نقدینگی ﺷﺮﻛﺖ دارد و ﺑﺎﻋﺚ میشود ﻛﻪ جریانهای ﻧﻘﺪی منفی ﺷﻮد. ﻛﺎﻫﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺑﺎﻋﺚ میشود ﻛﻪ نقدینگی ﺑﻴﺸﺘﺮی در ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﺟﺮﻳﺎن آﻳﺪ و جریانهای نقدی مثبت شود.
ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش را ﺗﻔﺎوت داراییهای ﺟﺎری و بدهیهای ﺟﺎری ﺗﻌﺮﻳﻒ میکنند. زمان ارزﺷﻴﺎبی ﺷﺮﻛﺖ ﻣﻌﻴﺎر اندازهگیری ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺑﺎ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻓﻮق ﺗﻔﺎوت دارد و ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻌﺪﻳﻼتی را اﻧﺠﺎم دﻫﻴﻢ.
نکته آن که ﺑﺮاي ارزﺷﻴﺎبی ﺷﺮﻛﺖ، وﺟﻪ ﻧﻘﺪ و سرمایه گذاریهای ﺳﺮﻳﻊ اﻟﻤﻌﺎﻣﻠﻪ (ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺷﺒﻪ ﻧﻘﺪ) را از دارایی ﺟﺎری ﺧﺎرج میکنیم. ﻣﻌﻤﻮﻻً شرکتها ﻣﺒﺎﻟﻎ زﻳﺎدی اوراق ﻣﺸﺎرﻛﺖ، سپردههای کوتاهمدت ﺑﺎﻧﻜﻲ و سرمایه گذاریهای ﺳﺮﻳﻊ اﻟﻤﻌﺎﻣﻠﻪ در ﺗرازﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮد دارﻧﺪ.
اﮔﺮ اﻳﻦ وﺟﻮه ﺑﺮای ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻘﺪﻳﻨگی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد ﺑﺎﻳﺪ بهعنوان ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺗﻠﻘﻲ شود. ﻳﻌﻨﻲ اﮔﺮ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﺿﻌﻒ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﺎﻧﻜﻲ ﻣﻴﺰان وﺟﻪ ﻧﻘﺪ ﻣﺎزادی در حسابها ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺎﺷﺪ، اﻳﻦ ﻣﻘﺪار «وﺟﻪ ﻧﻘﺪ»، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش اﺳﺖ، اﻣﺎ اﮔﺮ وﺟﻮه ﺑﺮای اﻧﻌﻄﺎف ﻣﺎلی و ﺣتی ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﻮد ﺑﺎنکی در حسابها ﻧﮕﻬﺪاری ﺷﻮد، ﺑﺎﻳﺪ از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در گردش ﺧﺎرج ﺷﻮد.
و نکتهی دیگر، ﺑﺮای ﺗﺨﻤﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺑﺎﻳﺪ آن ﮔﺮوه از بدهیها ﻛﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﺎﻟﻲ دارﻧﺪ (بدهیهای کوتاهمدت ﻳﺎ اﺳﻨﺎد ﭘﺮداﺧﺘنی) را از بدهیهای ﺟﺎری ﺧﺎرج کنیم. ﻫﺰﻳﻨﻪ اﻳﻦ بدهیها زمان ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﻧﺮخ ﺗﻨﺰﻳﻞ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ میشود و ﺑﺎﻳﺪ از ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﺠﺪد آن ﭘﺮﻫﻴﺰ نمود.
حتما بخوانید: الگوی تحلیل تکنیکال هارمونیک سایفر
دیدگاهتان را بنویسید